قدس آنلاین- «اسرافیل» به کارگردانی آیدا پناهنده این روزها در سینماهای کشور روی پرده است. مستانه مهاجر به عنوان اولین تجربه تهیهکنندگی خود این فیلم را تهیه کرده است. این فیلم، اثری درباره چالشها و نیازهای عاطفی و روابط انسانی است.
آیدا پناهنده کارگردان فیلم در گفتوگو با خبرنگار ما تأکید کرد که «اسرافیل» فیلم تلخی نیست. او گفت: واکنشهایی که تا به حال از مخاطبانی از نسلهای مختلف، زن و مرد دیدهام این بوده است که آنها از تماشای یک عاشقانه تازه از سینمای ایران به وجد آمدهاند. فراموش نکنید که اندوه با تلخی خیلی فرق دارد.
او اضافه کرد: برای مخاطب امروز، هرسال تعداد بسیار زیادی فیلم به اصطلاح کمدی ساخته میشود که استقبال بسیار خوبی هم از آنها میشود. قرار نیست همه فیلمسازان ایرانی فیلم کمدی بسازند. همین حجم بالای شبه کمدیها برای من، تلختر از هر تلخی دیگری است چرا که این فیلمهای بیارزش، به شعور مخاطب توهین میکنند.
او در مقایسه میان دو فیلم خود، «ناهید» و «اسرافیل»، گفت: قرار نیست کاراکتر تمام فیلمهای من شبیه هم باشند. اگر قرار بر این بود، همان یک فیلم کافی بود و نیازی به ساخت فیلم دیگری نبود. «ناهید» با «ماهی» -شخصیت اصلی «اسرافیل» - فرق دارد، البته که اینطور است! من از تکرار کردن خودم خوشم نمیآید. «ماهی» در نوجوانی شاید شباهتهای زیادی با «ناهید» داشته اما حالا در آستانه میانسالی و با مرگ فرزند، تبدیل به زنی سرد شده است اما منفعل نیست که اگر هم باشد، ایرادی محسوب نمیشود. اطراف ما این روزها پر از مردمان منفعل است. مردمی که دیگر به هیچ چیز جدی، واکنش نشان نمیدهند و به زندگی روزمرهشان چسبیدهاند. در ضمن «کنشگری» از آدم به آدم فرق میکند.
گاهی برای یک آدم خاص، حتی تا سر خیابان رفتن هم میتواند یک عمل قهرمانانه محسوب شود. همانطور که برای «ماهی» صرف بیرون رفتن با «بهروز» و گردش در کوچههای آن شهر کوچک، عملی متهورانه است.
پناهنده درخصوص داستان «اسرافیل» چنین گفت: فیلم درواقع سه پاره است. برشهایی از زندگی سه شخصیت است که زندگیشان به هم گره خورده است. مخاطب سینمای ایران دهههاست ملودرامهای خطی دیده ومیبینید. من فکر کردم میشود به مخاطبان سینما، مخصوصاً مخاطبان جدی که سینما برایشان چیزی ورای سرگرمی است، تجربه حسی متفاوتی را با این ساختار روایی ارائه کنم. تکرار الگوهای جواب پس داده شده، فیلمساز را از خلاقیت دور میکند و سطح توقع مخاطب و سلیقه او را در یک حد معین نگه میدارد. از نوآوری و تجربههای تازه نترسیم. هنر، دنیای شگفتیها و تجربههای تازه است. برای همین است آدمها به هنر نیاز دارند. آشناییزدایی بخشی از کار هنری است.
وی درباره انتخاب بازیگران فیلم و دلیل همکاری مجدد خود با پژمان بازغی نیز چنین توضیح داد: «پژمان بازغی» در «ناهید» خوش درخشید. آن بازی زیرپوستی و احساسات بیان نشده و کاریزمای مردانهاش را خیلی دوست داشتم و اولین بازیگری بود که برای «اسرافیل» از او دعوت به همکاری کردم. برای نقش «ماهی» از ابتدای نوشتن، خانم هدیه تهرانی در نظرم بود. آن چهره سرد و رازآلودش را دوست داشتم. برای نقش «تاجی» نیاز به بازیگری داشتم که از پس ایفای این نقش بربیاید. نقشی بسیار پیچیده و خطرناک و «مریلا زارعی» اولین گزینهام بود. توانایی و تسلط خانم زارعی به بازیگری، کمیاب و ستودنی است. هر سه بازیگرم با خواندن فیلمنامه، پذیرفتند که در کنار من باشند. تجربه بسیار خوبی بود.
نظر شما